May 1, 2013

بیايد خود را بشناسیم


فرهنگ علم و دانش در جامعه نورستان:

دوستان عزیز روح یک جامعه را تربیه و تعلیم تشکیل میدهد. همین سبب است که تعلیم در رشد یک جامعه رول کلیدی را دارا میباشد. دراصل تعلیم خدا شناسی است ، تعلیم خود شناسی است ، تعلیم جامعه شناسی است، تعلیم حقوق شناسی است، تعلیم زندگی شناسی است، تعلیم اسایش زندگی را فراهم میسازد ، تعلیم هنر است، تعلیم راه برای رشد فرهنگی، عقلی و منطقی انسان است ، تعلیم راهی  برای رشد اخلاقی و سلوکی بشریت است، تعلیم راهی برای شناختن آیت و نشانه های قدرت الهی است، تعلیم آسایش روح انسانی است وبلاخره تعلیم غذای عقل است.

دوستان عزیز هدف از این نوشته بررسی مشکلات، چالشها و وضعیت فعلی تعلیم و تربیه در ولایت نورستان میباشد. بدون کدام شک جامعه نورستان در عرصه تعلیم خیلی عقب مانده است، مثل سایر عرصه های زندگی در این عرصه هم مردم نورستان عقب مانده هستند. عوامل و اسباب گوناگون وجود دارد که  سد راه رشد تعلیم جامعه نورستانی شده است، عقب مانی مردم نورستان از تعلیم و تربیه دارای دو علت میباشد یکی عوامل و اسباب داخلی و دیگر اسباب یا عوامل خارجی میباشد.

 به نظر من عوامل داخلی مشکلات تعلیم در نورستان بسیار برجسته میباشد. عوامل داخلی پسمانی رشد تعلیم و تربیه در جامعه نورستانی عبارتند از مسایل فرهنگی، عرف و عادات ، عوامل مربوط به جغرافیای نورستان ، ذهنیت مردم عوام  وسایر عواملیکه به سویه زندگی مردم ارتباط دارد.

 نظر به اهمیت این عوامل و اسباب می خواهم هرکدام این را جداگانه  توضیح و تحلیل کنم .


عوامل و اسباب داخلی مشکلات تعلیم وتربیه نورستان



تقریبا ۱۱۰ سال میشود که برای مردم نورستان راه تعلیم و تربیه باز شده است، قبل از آن مردم نورستان در حدود جغرافیای محدود و مغلق زندگی میکردند، این جامعه به جوامع و اقوام دیگر افغانستان تماس و اتصال بسیار اندکی داشت. دوستان عزیز زندگی همه عبارت از آموختن تجارب مختلف است. ملت ها از یک دیگر می آموزند. مردم نورستان تا سال های ۱۸۹۷ فرصت تماس با قوم های دیگر افغانستان را نداشتند، بعد از اینکه مردم نورستان دین اسلام را قبول کردند فرصتی برای تماس با فرهنگ های دیگر را پیدا کردند، بعد از اسلام در جامعه نورستانی تغییرات بنیادی رونما گردید، ولی با تاسف مردم نورستان کاملا از این پدیده جدید استفاده بزرگی نکردند، نتوانستند جامعه خود را به اساس پدیده نو عیار کنند. دوستان عزیز اگر در فرهنگ، عرف و عادات مردم نورستان بدقت نظر کنیم دیده میشود که مردم فرهنگ علم دوستی را ندارند، مردم تا الحال به اهمیت علم و معرفت قایل نیستند. شکی نیست که بالعموم مردم افغانستان فرهنگ علم پسندی را ندارند ولی این صفت در مردم نورستان  بسیار آشکارا دیده میشود.  برای مردم نورستان تعلیم آنقدر ارزشی بزرگی ندارد، فکر می کنم این مشکل بر می گردد به فرهنگ قبیلوی و چوپانی ما.  در جامعه نورستان چون شرایط زندگی بسیار دشوار است ، سهم گرفتن هر فرد جامعه در امورات زندگی بسیار مهم و با ارزش میباشد. بنابر همین دلیل است که والدین نمی خواهند اولادشان سال ها بدون کدام دستآورد مادی و اقتصادی بخاطر آموختن علم و دانش از خانه خویش دور باشند . فکر می کنم موضوع ارتباط می گیرد به منابع زندگی و عایداتی مردم نورستان ، از آنجائیکه جامعه نورستان یک جامعه چوپانی و قبیلوی است، موضوع علم و معرفت را از نظر مادی یا فایده اقتصادی آن می بینند. محیط جغرافیای و شرایط زندگی نورستان طوریست که مردم  به ارزش و فایده علم و معرفت بزودی پی نبرند، ولی در این شکی نیست که بعد اسلام آوردن مردم نورستان فرهنگ قبیلوی و چوپانی ایشان رو به تغییر است. این تغییر در جوامع نورستانی بسیار بطی و غیر موثر میباشد، فکر می کنم بسیار وقت لازم است تا مردم نورستان آماده این شوند که به اهمیت و ارزش  تعلیم ، علم و معرفت قایل شوند. دوستان عزیز وقتیکه من از علم و معرفت سخن میگویم به این معنی نیست که تنها و فقط به تعلیم شرعی یا دینی وابسته باشد، علم و معرفت عبارت از راه است که انسانرا بطرف شناخت خود، شناخت خداوند، شناخت جامعه خود و دریافت راه حل برای مشکلات زندگی  و اماده ساختن یک زندگی ارام با صلح و اسایش و رفاه سوق میدهد.  

ما همیشه همراه دوستان نورستانی خود در این موضوع گفتگو می نمایم که چرا مردم ما آنقدر زیاد به علم ومعرفت ارزش قایل نیستند، اصلا در جامعه نورستانی فرهنگ علم دوستی بسیار کم دیده میشود، جوانان نورستان در رشته تعلیم و تحصیلات خویش آنقدر استقامت ندارند، در این شکی نیست که جوانان نورستان از نگاه استعداد و ظرفیت آموختن علم و دانش از ویژگی خاصی برخوردار هستند ولی مشکل در اینجا است که این مردم از استعداد خود استفاده نمی کنند. به هر جامعه خداوند یک خصوصیت  وویژگی را داده است ولی بعضی جوامع از این ویژگی خود استفاده میکنند وبعضی جوامع استفاده نمی کنند و این ویژگی ایشان بدون اینکه مورد استفاده قرار بگیرد از بین میرود.

دوستان نورستانی، انسان بهترین منبع اقتصادی شمرده میشود، انسان می تواند بدون اینکه کدام منابع اقتصادی زیادی را دارا باشد مشکلات اقتصادی خود را حل نماید و در جامعه بشری به سرفرازی و عزت زندگی کند. در این مورد ما می توانیم جاپان را مثال بدهیم ، ببینید مردم جاپان چطور توانستند بدون اینکه موارد و منابع اقتصادی زیاد داشته باشند خود را در ردیف پیشرفته ترین جوامع انسانی قرار دادند.

 انسان است که جامعه خود را به طرف رشد و کامیابی می برد و از جانب دیگر همین انسان است که جامعه خود را بطرف تخلف، قهقرا و تباهی می برد.

دوستان عزیز عوامل داخلی جامعه نورستان بالای رشد تعلیم وتربیه جوانان نورستان تاثیر منفی خود را گذاشته است .  اگر مردم نورستان بتوانند فرهنگی که باعث مانع رشد تعلیم میشود را از بین ببرند، بعید نیست که ما جامعه نورستان تعلیم یافته و با علم دوست داشته باشیم .. فکر می کنم این یک جدال است که بسیار دوام خواهد کرد، این جدال بین فرهنگیکه مردم را بطرف علم و معرفت سوق و تشویق میکند و بین فرهنگ ، عرف و عاداتیکه مانع رشد فرهنگ ،علم و معرفت میشود میباشد . اقوام دیگر در این جنگ بین فرهنگ علم دوستی و فرهنگ قبیلوی و چوپانی بسیار پیشرفت کرده هستند و بیشرفت شان البته بطرف علم و معرفت است.

شما قضاوت کنید کدام پدر نورستانی برای پیشبرد تحصیلات اولاد خود شاه بز یا گاو های خود را فروخته است تا مصارف تحصیلات اولاد خود را بپردازد، این چنین فرهنگ را ما در جامعه نورستان بسیار اندک می بینیم . در بین سایر اقوام  فرهنگ علم دوستی رایج است، آنها بخاطر تعلیم و تحصیلات اولاد خود مصارف و مشکلات زیادی را متحمل میشوند و کوشش می کنند برای اولاد خود فرصت بهترین تعلیم را مهیا کنند، ولی در جامعه نورستان چون فرهنگ آموختن علم و دانش آنقدر رواج ندارد مردم اینگونه خصوصیت ندارند. پدر نورستانی خوش می شود که اولاد هایش همراه اش مصروف زندگی شوند ، همراهش در امور  چوپانی همکاری کنند.

جوانان نورستانیکه من همراه شان در کابل تماس دارم، به تعداد بسیار کم به علم و معرفت شوق و علاقه دارند، همین جوانان استقامتی قابل ذکر در جریان و دوران تحصیلات خود نداشته اند ، از چانس و فرصتیکه برایشان آماده شده استفاده کرده نمی توانند، بطور مثال، اگر۳ ماه را در کابلسپری نمایند ۴ ماه دیگر را حتماً در نورستان  میگذرانند.

. دوستان عزیز موضوع استقامت در مسیر راه علم و معرفت بسیار مهم است که متاسفانه در جوانان نورستان این صفت کمتر دیده میشود، بهترین مثال استقامت، صبر و حوصله را در راه تحصیل علم جوانان قوم هزاره تشکیل میدهند،. روی همین دلیل است که جوانان قوم هزاره وضعیت معیشتی، فرهنگی و سیاسی شان را در جامعه افغانستان کاملا تغییر داده و به یک پدیده کامیاب  و نمونه زحمت کشی مبدل شده آند.

 اگر عوامل عدم رشد تعلیم را در نورستان بررسی کنیم دیده میشود که عدم موجودیت مدیریت خوب در سطح ولایت رول کلیدی را بازی میکند. همچنان عدم موجودیت پلان گذاری برای انکشاف و رشد جامعه نورستان یکی از چالش های رهبریت فعلی نورستان میباشد. برعلاوه اینکه ولایت نورستان در راستای کادر های علمی و معلمین متخصص همراه با چالش های بزرگی روبرو میباشد ، فساد گسترده ریاست معارف نورستان نیز یکی از چالشهای مهم و خطرناک میباشد که معارف نورستان را به فروپاشی کشانیده است.


عوامل خارجی



دوستان عزیز حکومت مرکزی افغانستان توجه قابل ذکر به معارف نورستان ندارد، علی رغم فساد گسترده معارف نورستان هیچ مسئول ورق بالا نمی کند، رغم کوشش وکلائ نورستان در نظارت و آشکار ساختن فساد معارف نورستان تا اکنون وزیر محترم هیچ اقدامی را در این مورد نمی گیرد.

قابل یاد آوری است که فعلا در سطح ولایت نورستان فقط ۸ لیسه فعالیت می کنند ، ولی بدون کدام تردید در دوسیه های معارف نورستان و وزارت معارف تعداد مکاتب بمراتب زیادتر خواهد بود. در ولسوالیهای ولایت همجوار ما کنړ ۸ لیسه در هر ولسوالی وجود دارند و هر کدام این لیسه ها به خوبی فعالیت خود را ادامه می دهند. ببیند عدم توجه مسولین وزارت معارف را به نورستان ، به نظر شما ایا این کار عمدا صورت می گیرد یا خیر؟  ایا وزارت نمی خواهد مردم نورستان از نور علم مستفید شوند؟ ایا از این واقعیت تلخ بوی تعصب نمی آید؟ چطور در یک ولایت که ۸ ولسوالی دارد فقط ۸ یا کمتر از این تعداد لیسه فعال هستند؟ ولی در عین وقت در کنړ در هر ولسوالی ۸ لیسه وجود دارد.

موضوع ظرفیت استادان و سویه تعلیمی لیسه و مکاتب نورستان اصلا در آجندای کاری هیچ مسئول مطرح نیست. نتایج امتحان های کانکور بهترین مثال برای شناختن و ارزیابی ظرفیت و سویه تعلیمی لیسه و مکتب های نورستان میباشد. چنان که به همه معلوم است سال گذشته تقریبا در سطح ولایت فقط چهار نفر در امتحان کانکور کامیاب شده بودند و بقیه شاگردان همه بی نتیجه ماندند.

موضوع معارف نورستان واقعا یک چالش بزرگی است که مردم نورستان با آن مواجه هستند، اگر مردم نورستان و مسئولین فعلی می توانستند حقوق مردم را بگیرند یا لااقل حقوقیکه بدسترس شان است بطور شفاف و مخلصانه در خدمت مردم نورستان قرار میدادند ، چرا وضعیت معارف ما این چنین می بود. مشکل در این جا است که مسولین فعلی ولایت اصلا در فساد آنقدر آغشته هستند که حقوق داده شده مردم را این مسئولین فاسد پامال می کنند. مردم نورستان از دو جانب چی از طرف حکومت مرکزی و چی از اداره محلی نورستان آسیب می بینند و حقوق ایشان پامال میشود . ما گله و شکوه از کیها بکنیم وقتیکه خود مسئولین نورستان که هم زبان و قومی هستند حقوق مردم نورستان را همواره پامال کرده آند ، چی رسد به اینکه از حقوقیکه از طرف حکومت مرکزی تلف شده سخن بزنیم.

در آخر میخواهم بگویم اگر مدیریت فعلی ولایت ( که از ۱۲ سال به اینسو زمام امور را در ولایت بدست دارد)  و مردم نورستان خلل ها و کاستی های  خود را در سطح رهبریت و مدیریت و جامعه اصلاح نکنند و برای بهبود یافتن وضعیت معیشتی خود مبارزه نکنند اوضاع کنونی ما همینطور باقی خواهد ماند و یا خدا نخواسته خرابتر خواهد شد  بخاطریکه سنت خداوندی است که میفرماید :



( ان لله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم)


نویسنده: چونش